امروز اینشکلی داشتم از جلسه امتحان میومدم
ده دقیقه مسیر پیاده روی به این فکر میکردم چی بخرم تا با چایی که روسماور داشت انتظارمو میکشید بزنم به بدنو
شارژ بشم برای خوندن آخرین امتحان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چی بخرم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چییییییییییییییییییییییییی بخرم؟
پیراشکی؟
.
.
نع
.
.
کلوچه؟
ذهنم با دلم مشغول بود تا اینکه یافتم چی میخوام
ای کسانیکه روی ادامه مطلب کلیک میکنید
آیا به افت قندخون خود فکر کرده اید؟
اومدم خونه دیدم دوربین رو میز هیو حاضره
روح خبیث فعال شد
وگرنه منو اینکارا
بامزه بود
سلام گلم خوبی
نوش جونت
وااااااااااااااااااااای خدااااااااای من ببین کی یاد ما کرده





سارااااااا نقطه نقطه نقطه ......................
سلاااااااااااااااااااااااااااااام
چطوریایی؟؟؟؟؟؟
وااااای چیقده دلم برات تنگ شده بود
تو دی ماه همش به فکرت بودم دی ای
چیکارا میکنی؟؟؟؟؟
خوبی ؟؟
سلامتی؟؟
چه خبراااااااااا؟؟
واااای چقد خوشحال شدم نظرتو دیدم
کلی خاطره برام زنده شد
ممنون از لطفت
منم خوبم خداروشکر
سلام


خسته امتحانا نباشی حدیث
اووووووووووووووووم اون اولیه خیلی داره چشمک میزنه
باید یه کاری کنم بشه خوراکیا رو از نت دزدید اینجوری نمیشه
نوش جونت
سلااااااااااااااااااااااااااام گلنوشیییییی جونممممممممممممممماچ



متشکرم شما هم خسته نباشی از درس برا کنکور ارشد
دومیه بافتش لطیفتر ه ها
آره واقعا
برا پایان نامه ارشد موضوع خوبی میتونه باشه
جات خالی بود گلنوشی
سارا...؟



واقعا؟
آخییییییییییییییییییییی
یادش به خیرررررررر
عاره خود خودشه خودم دیدم