زندگی خصوصی

این متنو اول فیلم مینویسه

از کسانی نباشی که بدون عمل صالح به آخرت امیدوار است وتوبه را با آرزوهای دراز به تاخیر می اندازد

در دنیا مثل زاهدان حرف میزند اما دررفتار و کردار مثل دنیاپرستان عمل میکند

دیگران را از کارهای بد پرهیز میدهد اما خودش از انجام آنها پروایی ندارد

به فرمانبرداری امر میکند اما خود فرمان نمیبرد نیکوکاران را دوست دارداما رفتارشان را ندارد

گناهکاران را دشمن دارد اما خودش یکی از گناهکاران است 

                                                                                     مولا علی (ع) نهج البلاغه

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

خب اولین چیزی که تو این فیلم نظرمو به خودش جلب کردمتن انتخابی بود که خیلیم خوب انتخاب شده بود و میشه گفت بعد دیدن فیلم متوجه میشیم ابراهیماروتوصیف میکنه و 

دومیش تیتراژ آغازین وموسیقیش که ازش راضی بودم( چند وقتیه به تیتراژا دارم امیدوارمیشم)

از اولین و دومین که بگذریم هر چقدر که فیلم جلوتر میرفت این سوال تو ذهنم باهاش بزرگ و بزرگتر میشد که این فیلم

چطوری از دست ارشاد لیز خورده و مجوز پخش گرفته بس که خودشونو توش نقد میکننواقعا جالبه 

از خدا که پنهون نیست از شما هم پنهون نباشه به کلید روحانی هم فکر کردم ولی دیدم

نههههههههههه اون موقع هنوز کلید نساخته بود 

چیزایی که حالا سوای توصیف کردن شخصیت هایی مثل ابراهیم که جمله اول فیلم و دیالوگ حاج داوود به خوبی توصیفشون میکنن و من هم ضعیف النفس بودن ابراهیم رو به توصیفات اضافه میکنم نظرمو جلب کرد این بود که

کارگردان، فروغ ،زن ابراهیم  رو زنی زیبا (که باید به انتخاب بازیگر تبریک گفت) که به خودش میرسه 

به دستاش عطر میزنه ناخناشو سوهان میکشه کتاب میخونه به خانواده همسرش سر میزنه خونش تمیزه و با سلیقه چیده شدهبه فکر غذای همسرش در نبودخودش هست مادر خوبیه با بچش بازی میکنه نشون میده 

و خلاصه دست کارگردان درد نکنه که فروغ رو از همه لحاظ ساپورت میکنه که بهونه دست ابراهیم خان نده

ولی ناگفته نماند که یه بهونه میده ها وعاملشم بچه نشون میده 

اینجارو دیگه خودتون فیلمو ببینین کشف کنید که چه بهونه ایههمشو که من نباید بگم

دیالوگ حاج داوود این سوال رو به ذهنم آورد که واقعا حرفای پدر شهید جانباز وسردارای جنگه؟ ودلم خواست نظرشونو

درباره این دیالگ بشنوم

شخصیت پریسا برام سوال برانگیز بود

 واقعا چرا ابراهیم رو انتخاب کرد ؟

پریسا هم پول داشت هم زیبایی و هم جوانی وهم زبون و ادعای روشنفکریشم که میشد

وبهتر از ابراهیم رو میتونست صید کنه

واما آخر فیلم نمیدونم پولا تموم شده بود چی شده بود که هوایی تمومش کردن

من که خندم گرفت از آخرش 

فیلم، خیلی خوب و منطقی پیش میرفت و اگه بخوایم منطقی آخرشو نگاه کنیم 

آخه کدوم آدم شناخته شده ای همچین روشی رو انتخاب میکنه برای...

من که یه لحظه این اومد تو ذهنم که ابراهیم میخواد یه باربیکیویی چیزی روشن کنه 

بشینن دورهمی یه سیزده بدری داشته باشن بس که سریع و مسقره ...

و سکانس اخر که ابراهیم رو در مقابل پریسا نشون میده که یه دیالوگایی با یه حرکت بامزه ابراهیم رد وبدل میکنن

این به ذهنم رسید که آیا ابراهیمم خودشو کشت؟

اگه میکشت خوب بود

راستش شخصیت ابراهیم منو ترسوند و باعث شد این سوال رو بیشتر تکرار کنم که واقعا به کی میشه اعتماد کرد؟

و کی قدر کیو میدونه

بیچاره فروغ