هرچه باشد شور تنها امشب است
آخرین شام حسین و زینب است
یک نفر در حال قرآن خواندن است
یک نفر در فکر جنگ و ماندن است
یک نفر مینوشد از شادی شراب
آنطرف پیچیده بانگ آب آب
یک نفر خار از زمین ها میکَنَد
بوسهها بر روی طفلان میزند
کینهها بسیار در دل داشتند
نعل اسبان را ز نو برداشتند
کودک شش ماههای رفته بخواب
یک نفر آماده میسازد طناب
یک نفر گفتا زره مال من است
گوشواره جزء اموال من است
یک نفر فکرش فقط گهواره بود
در پیِ یک جانمازِ پاره بود
یک نفر میگفت دیدن یک طرف
لذت سر را بریدن یک طرف
...
شاعر: سید محمد حسین میرحسینی (امیر)
...