یخدون
یخدون

یخدون

سلام جام جهانی

خدا جون مچکریم

بچه ها مچکریم

324619_iran.gif 

ساعت ۴:۳۰ بازی حساس و سرنوشت ساز ایران-کره جنوبی شروع شد 
از اونجایی که میدونستم اگه بازی رو نبینم 
بعدا حسرتشو میخورم

برا همین دو تا چشم داشتم دوتا دیگه هم میخواستم قرض کنم که قرض ندادن

مجبورشدم باهمون دوتا چشم، بازی رو نگاه کنم 

تنهایی داشتم بازی رو نگاه میکردم 

که یه دفعه صدای در اومد و قلقلی و فلفی وارد شدن

قلقلی رو میتونید یه پسر ده ساله و فلفلی رو یه دختر ۸ساله فرض کنید

چون مادر گرام کمی کسالت داشتن مجبور بودیم اینطوری تشویق کنیم825817_clap2.gif

نیمه ی اول نمیدونم چمن زمین ما بهتر بود

آب و هواش بهتر بود

چی بود که کره ای ها همش دوست داشتن تو زمین ما اوقاتشونو بگذرونن

ولی بچه های دفاع هم نمیذاشتن بهشون خوش بگذره یه چند باری هم توپو انداختن تو زمینشونو

گفتن برید تو زمین خودتون بازی کنید خو بی تربیتا

آخرای نیمه اول هم قلقلی یه لاف آبادان اومد که اگه ببریم بستنی میده

پس به خاطر بستنی هم شده ما باید میبردیم612514_clapping.gif

نیمه اول به همین صورت وفقط با دفاع و بدون گل به پایان رسید 

اوایل نیمه دوم ،باز صدای در اومد

یعنی کی میتونه باشه؟

بلههههههههههههههههههههه مامان قلقلی و فلفلی هم به ما پیوست ومادر گرام هم با بیحالی که داشتن به تیم تماشاچیان ملحق شدن

بنابراین به ازای افزایش جمعیت ماهم باید خوددارتر بازی رو نگاه میکردیم

وخلاصه که نمیشد قربون صدقه ی (از همون قربون صدقه ها) بازیکنا رفت

نیمه دوم، دقیقه ۶۰ ،

 شد اونی که میخواستیم بشه و قوچانژادبا یه گل به معنای واقعی زیبا

ملتو اینشکلی کرد 427120_yahoo.gif

داداداداد داد دااااااااااااااااااااا داداد داد داداااااااااااااااااااااااااااااااااا 

داداداداد داد دااااااااااااااااااااا داداد داد داداااااااااااااااااااااااااااااااااا 

میانامیدااااااااااااااااااااااااااااااا کره جنوبی میانامیدا 12920_blum1.gif

خب از این به بعد واقعا بازی نفس گیر بود وکسی دیگه نه خودشو میشناخت که خوددار باشه نه دیگری رو

دقیقه ۷۰ یا ۷۵ بود که کره ایای بی تربیت سه بار پشت سر هم نزدیک بود شادی رو از ما بگیرن و مارو سکته دادن

چه جیغایی که تواین سه موقعیت نکشیدم 178213_scare.gif178213_scare.gif178213_scare.gif

آخرای بازی بودو وقت اضافه رو داشتیم میگذروندیم 

یه چشمم به تایمربود یه چشم دیگم به بازی 

 وفقط سه ثانیه مونده بود( توجه مینمویید سه ثانیه، یک دو سه) بازی تموم شه که من معنای نفس گیر بودن بازی رو فهمیدم

تو سه ثانیه اخر یه بار دیگه نزدیک بود شادی رو از ما بگیرن

وسوتی که من دادم این بود که فکر کردم گل خوردیم ودر حالی که داد میزدم چرااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

خودم باورم نمیشه ولی با دستام صورتمو گرفتمو بلند زدم زیر گریه

یه همچین عرق ملی ای دارم من

دیگه تصور قیافه خانوم همسایه و فلفلی رو میذارم به عهده خودتون

چون من دستام جلوی صورتم بود کسی رو ندیدم

خیلی دوست دارم آخر بازی رو یبار دیگه ببینم ولی فکرکنم مزدک هم مثل من فکر کرد شوتی که زدن گل شد ولحظه ای سکوت کرد 

خلاصه یه لحظه به خودمون اومدیم دیدیم نههههههههههههههههه گل نشده وبردیم

فقط یه لحظه فکرکنید اون شوت  گل میشد 

چقدر دردناک حالمون گرفته میشد

وای

فکرکردنشم درد داره که سه ثانیه مونده به پایان بازی مساوی بشی و حذف

حالابعد اینکه فهمیدیم بردیم 

آقا مامان فلفلی قلقلی نفسش نگرفت؟

دیدیم ای بابا واقعا نفسش بالا نمیاد 289717_4fvgdaq_th.gifوبه طرز واقعی ای بازی نفس گیر شد

حالا ما باچشمانی خیس توی آشپزخونه دنبال آب 

مادر گرام هم پشت خانوم همسایه رو میمالن

که خداروشکر بخیر گذشت

راستش بعد این اتفاق یکم احساس عذاب وجدان گرفتم که نکنه بخاطر جوای من اونطوری شد

برا همین بعد بازی یه تصمیماتی گرفتم

که مثلا با افرادی چون خانوم همسایه فوتبال نگاه نکنم

بعد یه برد شیرین  نوبت قلقلی بود که ثابت کنه لافی درکار نبوده وخداییشم ثابت کرد

وشب هنگام هم تاساعت ۱.۵همچنان صدای شادی مردم برای بار دوم شنیده میشد

وچه خردادبه یادماندنی شد خرداد۹۲

ولی با همه این چیزا این یادمون نره که:

باکلید روحانی

رفتیم جام جهانی

نظرات 6 + ارسال نظر
sara... شنبه 1 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 03:01


salam hadis jan
pas ko edamash!

سلام
سارا سه نقطه خودتی؟
رفتی خارج؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوب شد پینگلیشم خوبه
میدونستم یه روز به دردم میخوره این زبون
برو بخون ادامش ادامشه

30MA یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 14:06

سلام حدیـــــــــــــــــــــــــثم
پَ کوشی؟!!! نیستی یه مدت
فکر کنم خیلی سر گرم درس خوندن هستیا
بابا یه تنفس نیم ساعته اعلام کن بیا
بیا ادامه مطلبت رو برد تیم والیبال بذار دیگه
کجاییییییی پَـــــــ؟

موفق باشی گلم
زودتر بیا منتظر پست های جدید هستم
خدا نگهدارت باشه
ایام به کامت
دوستدارت:

سلاااااااااااااااااااااااام سیمااااااااااااااااااااااا
پ اینا هاشم
اینطوری فکر کن با کلاسه
ممنون از لطفت سیماا جونم
دوستدارترترت حدیث

سارا... چهارشنبه 19 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:55

وای چقدرم طولانیه

حالا بدا میخونمش...
....................................


سلام سیمای عزیزم
امیدوارم همیشه خوشحال و شاد و سلامت باشی
ببخشید گلم اون میلم (sara) مشکل داره ادرس همه رو گم کردم
خیلی زودتر از اینا میخواستم بگم ولی خیلی گرفتار بودم
همیشه به یادتم

حالا دفعه دیگه که رمز گذاشتم چشمت به تعداد نظرات موند
میبینمت سارا کنجکاوه سوت
سیما ببخشش اون میلش مشکل داره
خیلی زودتر از اینا میخواسته بهت بگه
خودش گفت
ولی تو ببخشش

30MA چهارشنبه 19 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:51

سلام سارای گلم
خیلی از لطفت ممنونم
اگر آی دی جدید داری به حدیث بده
اگر فقط مشکل نداشتن آدرسه که به همون آی دی برات آف بدم؟
خیلی دوست دارم یه شب شما، گلنوش، حدیث، پی تی و مریم و من یه چت گروهی بذاریم. این شبا و روزا هم چیزی که زیاده وقت و موضوعه
باید با رئیس :دی هماهنگ کنیم
منم به یادتم نانا
شاد باشی و برقرار

ساراجون به حرف سیما جون گوش کن
آی دی جدیدتو رو کن یا آی دی قدیمیتو درست کن یا سرزمین ممولتو آب و جارو کن خلاصه که یه کاری بکن
منم کارت دارم
روزشو مشخص کنید به منم خبر بدید

p.t چهارشنبه 19 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 17:47

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااامممممممممممم
حدیییییییییییییییییییییثثثثثثثثثثثثثثثثثثثثثث
سلاااااااااااااااااااااامممممممممممم سارااااااا...
سلاااااااااااااااااممممممممممممم سیمااااااااااااا
چقدر دلم تنگ شده بود ....
سیما جون موافقم....

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام پی تی (ذوق منگ به توان n)
واقعاااااااااااااااااااااااااااا؟
ماهم دلتنگ بودیم
سیما جون موافقه

30MA پنج‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:41

علیک سلام پی تی جیگر
مرسی که نظر مساعد دادی

بچه ها یه زمانو مشخص کنید
یکی هم بره دنبال گلنوش این روزا داره به قصد تصاحب میز ریاست شرکتشون حسابی کار میکنه

بچه ها به حرف ملکه با نشان مخصوص گوش بدین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد