خدا جون مچکریم
بچه ها مچکریم
برا همین دو تا چشم داشتم دوتا دیگه هم میخواستم قرض کنم که قرض ندادن
مجبورشدم باهمون دوتا چشم، بازی رو نگاه کنم
تنهایی داشتم بازی رو نگاه میکردم
که یه دفعه صدای در اومد و قلقلی و فلفی وارد شدن
قلقلی رو میتونید یه پسر ده ساله و فلفلی رو یه دختر ۸ساله فرض کنید
چون مادر گرام کمی کسالت داشتن مجبور بودیم اینطوری تشویق کنیم
نیمه ی اول نمیدونم چمن زمین ما بهتر بود
آب و هواش بهتر بود
چی بود که کره ای ها همش دوست داشتن تو زمین ما اوقاتشونو بگذرونن
ولی بچه های دفاع هم نمیذاشتن بهشون خوش بگذره یه چند باری هم توپو انداختن تو زمینشونو
گفتن برید تو زمین خودتون بازی کنید خو بی تربیتا
آخرای نیمه اول هم قلقلی یه لاف آبادان اومد که اگه ببریم بستنی میده
پس به خاطر بستنی هم شده ما باید میبردیم
نیمه اول به همین صورت وفقط با دفاع و بدون گل به پایان رسید
اوایل نیمه دوم ،باز صدای در اومد
یعنی کی میتونه باشه؟
بلههههههههههههههههههههه مامان قلقلی و فلفلی هم به ما پیوست ومادر گرام هم با بیحالی که داشتن به تیم تماشاچیان ملحق شدن
بنابراین به ازای افزایش جمعیت ماهم باید خوددارتر بازی رو نگاه میکردیم
وخلاصه که نمیشد قربون صدقه ی (از همون قربون صدقه ها) بازیکنا رفت
نیمه دوم، دقیقه ۶۰ ،
شد اونی که میخواستیم بشه و قوچانژادبا یه گل به معنای واقعی زیبا
ملتو اینشکلی کرد
داداداداد داد دااااااااااااااااااااا داداد داد داداااااااااااااااااااااااااااااااااا
داداداداد داد دااااااااااااااااااااا داداد داد داداااااااااااااااااااااااااااااااااا
میانامیدااااااااااااااااااااااااااااااا کره جنوبی میانامیدا
خب از این به بعد واقعا بازی نفس گیر بود وکسی دیگه نه خودشو میشناخت که خوددار باشه نه دیگری رو
دقیقه ۷۰ یا ۷۵ بود که کره ایای بی تربیت سه بار پشت سر هم نزدیک بود شادی رو از ما بگیرن و مارو سکته دادن
چه جیغایی که تواین سه موقعیت نکشیدم
آخرای بازی بودو وقت اضافه رو داشتیم میگذروندیم
یه چشمم به تایمربود یه چشم دیگم به بازی
وفقط سه ثانیه مونده بود( توجه مینمویید سه ثانیه، یک دو سه) بازی تموم شه که من معنای نفس گیر بودن بازی رو فهمیدم
تو سه ثانیه اخر یه بار دیگه نزدیک بود شادی رو از ما بگیرن
وسوتی که من دادم این بود که فکر کردم گل خوردیم ودر حالی که داد میزدم چرااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
خودم باورم نمیشه ولی با دستام صورتمو گرفتمو بلند زدم زیر گریه
یه همچین عرق ملی ای دارم من
دیگه تصور قیافه خانوم همسایه و فلفلی رو میذارم به عهده خودتون
چون من دستام جلوی صورتم بود کسی رو ندیدم
خیلی دوست دارم آخر بازی رو یبار دیگه ببینم ولی فکرکنم مزدک هم مثل من فکر کرد شوتی که زدن گل شد ولحظه ای سکوت کرد
خلاصه یه لحظه به خودمون اومدیم دیدیم نههههههههههههههههه گل نشده وبردیم
فقط یه لحظه فکرکنید اون شوت گل میشد
چقدر دردناک حالمون گرفته میشد
وای
فکرکردنشم درد داره که سه ثانیه مونده به پایان بازی مساوی بشی و حذف
حالابعد اینکه فهمیدیم بردیم
آقا مامان فلفلی قلقلی نفسش نگرفت؟
دیدیم ای بابا واقعا نفسش بالا نمیاد وبه طرز واقعی ای بازی نفس گیر شد
حالا ما باچشمانی خیس توی آشپزخونه دنبال آب
مادر گرام هم پشت خانوم همسایه رو میمالن
که خداروشکر بخیر گذشت
راستش بعد این اتفاق یکم احساس عذاب وجدان گرفتم که نکنه بخاطر جوای من اونطوری شد
برا همین بعد بازی یه تصمیماتی گرفتم
که مثلا با افرادی چون خانوم همسایه فوتبال نگاه نکنم
بعد یه برد شیرین نوبت قلقلی بود که ثابت کنه لافی درکار نبوده وخداییشم ثابت کرد
وشب هنگام هم تاساعت ۱.۵همچنان صدای شادی مردم برای بار دوم شنیده میشد
وچه خردادبه یادماندنی شد خرداد۹۲
ولی با همه این چیزا این یادمون نره که:
باکلید روحانی
رفتیم جام جهانی
salam hadis jan
pas ko edamash!
سلام
سارا سه نقطه خودتی؟
رفتی خارج؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوب شد پینگلیشم خوبه
میدونستم یه روز به دردم میخوره این زبون
برو بخون ادامش ادامشه
سلام حدیـــــــــــــــــــــــــثم
پَ کوشی؟!!! نیستی یه مدت
فکر کنم خیلی سر گرم درس خوندن هستیا
بابا یه تنفس نیم ساعته اعلام کن بیا
بیا ادامه مطلبت رو برد تیم والیبال بذار دیگه
کجاییییییی پَـــــــ؟
موفق باشی گلم
زودتر بیا منتظر پست های جدید هستم
خدا نگهدارت باشه
ایام به کامت
دوستدارت:
سلاااااااااااااااااااااااام سیمااااااااااااااااااااااا
پ اینا هاشم
اینطوری فکر کن با کلاسه
ممنون از لطفت سیماا جونم
دوستدارترترت حدیث
وای چقدرم طولانیه
حالا بدا میخونمش...
....................................
سلام سیمای عزیزم
امیدوارم همیشه خوشحال و شاد و سلامت باشی
ببخشید گلم اون میلم (sara) مشکل داره ادرس همه رو گم کردم
خیلی زودتر از اینا میخواستم بگم ولی خیلی گرفتار بودم
همیشه به یادتم
حالا دفعه دیگه که رمز گذاشتم چشمت به تعداد نظرات موند
میبینمت سارا کنجکاوه سوت
سیما ببخشش اون میلش مشکل داره
خیلی زودتر از اینا میخواسته بهت بگه
خودش گفت
ولی تو ببخشش
سلام سارای گلم
خیلی از لطفت ممنونم
اگر آی دی جدید داری به حدیث بده
اگر فقط مشکل نداشتن آدرسه که به همون آی دی برات آف بدم؟
خیلی دوست دارم یه شب شما، گلنوش، حدیث، پی تی و مریم و من یه چت گروهی بذاریم. این شبا و روزا هم چیزی که زیاده وقت و موضوعه
باید با رئیس :دی هماهنگ کنیم
منم به یادتم نانا
شاد باشی و برقرار
ساراجون به حرف سیما جون گوش کن
آی دی جدیدتو رو کن یا آی دی قدیمیتو درست کن یا سرزمین ممولتو آب و جارو کن خلاصه که یه کاری بکن
منم کارت دارم
روزشو مشخص کنید به منم خبر بدید
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااامممممممممممم

حدیییییییییییییییییییییثثثثثثثثثثثثثثثثثثثثثث
سلاااااااااااااااااااااامممممممممممم سارااااااا...
سلاااااااااااااااااممممممممممممم سیمااااااااااااا
چقدر دلم تنگ شده بود ....
سیما جون موافقم....
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام پی تی (ذوق منگ به توان n)
واقعاااااااااااااااااااااااااااا؟
ماهم دلتنگ بودیم
سیما جون موافقه
علیک سلام پی تی جیگر
مرسی که نظر مساعد دادی
بچه ها یه زمانو مشخص کنید
یکی هم بره دنبال گلنوش این روزا داره به قصد تصاحب میز ریاست شرکتشون حسابی کار میکنه
بچه ها به حرف ملکه با نشان مخصوص گوش بدین