یخدون
یخدون

یخدون

بانی مهر

فردى ازدواج کرد و به خانه جدید رفت


ولی هرگز نمیتوانست با همسر خود کنار بیاید


آنها هرروز باهم جروبحث میکردند


روزی نزد داروسازی قدیمی رفت واز او تقاضا کرد سمی بدهد تا بتواند با آن همسر خود را بکشد 

داروساز گفت اگر سمی قوی به تو بدهم که همسرت فورأ کشته شود همه به تو شک میکنند پس سم ضعیفی میدهم که هر روز در خوراک او بریزی و کم کم اورا از پای درآورى و

توصیه کرد دراین مدت تامیتوانی به همسرت مهربانی کن

تاپس از مردن او کسی به تو شک نکند

فرد معجون را گرفت

و به توصیه های داروساز عمل کرد

هفته ها گذشت

مهربانی او کار خود را کرد و اخلاق همسر را تغییر داد

تا آنجا که او نزد داروساز رفت و گفت

من او  را به قدر مادرم دوست دارم

و دیگر دلم نمیخواهد او بمیرد

دارویی بده تا سم را از بدن او خارج کند

داروساز لبخندی زد و گفت

آنجه به تو دادم سم نبود

سم در ذهن خود تو بود

و حالابا مهر و محبت آن سم از ذهنت بیرون رفته است

مهربانی

موثرترین معجونیست که

به صورت تضمینی

نفرت و خشم را نابود میکند...

نظرات 1 + ارسال نظر
p.t پنج‌شنبه 13 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 10:00

سلام
جالب بود
من این داستانو واسه عروس و مادرشوهر هم شنیده بودم

سلاااااااااام
اع
خو این کم شدن دخالت مادرشوهر رو میرسونه یقینا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد