شیش شیرین بهمن
امروز اینشکلی 
داشتم از جلسه امتحان میومدم
ده دقیقه مسیر پیاده روی به این فکر میکردم چی بخرم تا با چایی که روسماور داشت انتظارمو میکشید بزنم به بدنو
شارژ بشم برای خوندن آخرین امتحان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 
چی بخرم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چییییییییییییییییییییییییی بخرم؟
پیراشکی؟
.
.
نع
.
.
کلوچه؟
ذهنم با دلم مشغول بود تا اینکه یافتم چی میخوام 
ای کسانیکه روی ادامه مطلب کلیک میکنید
آیا به افت قندخون خود فکر کرده اید؟
ادامه مطلب ...
در عاشقی بازنده نباش!
وقتی...«دنیایت»به اندازه «یک نفر»کوچک میشود...
و«یک نفر» به اندازه «خدا»برایت «بزرگ» میشود...
قمارسنگینی کرده ای اگر برود...
«دین» و«دنیایت» رایکجا باخته ای...
۷ دی من
ساعت ۱۲:۲۰
من درحال نوشتن پروپوزال [:S026:]
خوابم میاد
ساعت ۰۳:۳۵
بعد یک قرن بالاخره نوشتمش
این روش تحقیقو پاس کنیم جا داره به همه شیرینی بدیم
وااااااااااااااالا با این تحقیقامون
صدای کامی سکوت شبو شکونده
بازم دم کامی گرم که تا آخرش باهام
چقد دلم یه نفرو میخواد که باهم درباره درسا حرف بزنیم درباره کنفرانس پنجشنبه وتعریفای به حقی که ناگهان استاد ازم کرد
یه قسمت حرفاش دقیقا همون چیزایی بود که تو گلوم گیر کرده بود وچون مقامی مثل مقام استادی نداشتم نمیتونسم به بچه هامون بگم کل خستگیایی که از این دوران دانشجوییم با خودم حمل میکردمو ازم گرفت و کلی بهم انرژی داد دمش گرم 
زیبا بنگریم
در کتاب خاطرات نلسون ماندلا آمده:
فرق من و زندانبانم را میدانی؟
زمانی که پنجره کوچک سلولم را باز می کند،
او تاریکی و غم را می بیند،
و من روشنایی و امید را ...
دید شما بسیار مهم است.
زیبا بنگریم
معما برای باهوش ها
دوتا همسایه زناشون میمیرن میرن با دختر همدیگه ازدواج میکنن
این دوتا هرکدوم پسر بدنیا میارن
این دو پسر چه نسبتی باهم دارن؟
اگه حلش کنی آخر هوشی.......
+من خیلی به جواب نزدیک شده بودم
ولی خب به جواب درست نرسیدم
حلش کنید ببینیم شما چیکار میکنید
شب جوابشو میزارم
ادامه مطلب ...