عناوین یادداشت‌ها
-
انتخاب
پنج‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1391 08:16
همگی به صف ایستاده بودن تا از آنها پرسیده شود نوبت به او رسید: دوست داری روی زمین چه کاره باشی؟ گفت:می خواهم به دیگران یاد بدهم. پذیرفته شد چشمانش را بست. دید به شکل درختی در یک جنگل بزرگ درآمده است باخود گفت:حتما اشتباهی رخ داده، من که این را نخواسته بودم سالها گذشت. روزی داغی اره را روی کمر خود احساس کرد باخود...
-
هدف یا نیاز؟!
دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 23:23
در مسابقه بین شیر وگوزن بسیاری از گوزن ها برنده میشوند چون شیر برای غذا می رود و گوزن برای زندگی پس هدف مهم تر از نیاز است آیا واقعا هدف مهم تر از نیاز است؟ یا نیاز مهمتر از هدف؟ یا اصلا نیاز همون هدفه؟ جمله میگه تو مسابقه ی بین شیرو گوزن شیر برای نیازش اومده و گوزن برای هدفش واگه گوزن در مقابل شیر پیروز میشه چون هدف...
-
مسجد گوهرشاد
دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 21:34
اگه تا الان لطف خدا شامل حالتون شده باشه و به پابوس امام رضا علیه السلام رفته باشید حتما مسجد گوهر شاد رو که یکی از صحن ها یا بهتره بگم بزرگترین صحناست رو دیدید یا توش نماز خوندید جدا از بحث معماری باشکوهش دونستن اطلاعاتی درباره بنیانگذارش (گوهرشاد آغا) و داستان هایی که در حین ساخته شدن این مسجد نقل شده و سینه به سینه...
-
آخیش به به!
یکشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1391 11:02
دیشب وقتی این داستانو خوندم حس خوبی بهم دست داد گفتم با شما شریکش بشم ایستاده ام توی صف ساندویچی که ناهار امروزم را سرپایی و در اسرع وقت بخورم و برگردم شرکت. از مواقعی که خوردن، فقط برای سیر شدن است و قرار نیست از آن چیزی که می جوی و می بلعی لذت ببری، بیزارم. به اعتقاد من حتی وقتی درب باک ماشین را باز می کنی تا معده...
-
دیدن خدا
یکشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1391 10:58
عجب استادی بوده! از این استادا کم پیدا میشه داستان تامل انگیزیه آدمو به فکر فرومیبره دانشجویی به استادش گفت : استاد اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم آن را عبادت نمی کنم . استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت : آیا مرا می بینی ؟ دانشجو پاسخ داد : نه استاد ! وقتی پشت من به شما...
-
ماه مبارک رمضان
شنبه 31 تیر‌ماه سال 1391 17:02
ماه رمضان، برای آن است که یک ماه مرخصی از زمین برای سفر به ملکوت بگیریم . . . حلول ماه مبارک رمضان بر همگان مبارک خیلی خیلی التماس دعا
-
حرف دل تپل!
پنج‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1391 17:54
تپلو یادتونه؟ یه بار تو دورهمی آوردمش گفتم حرف دلشو بنویسید شما هم که چقده نوشتید! حالا از اینا که بگذریم رفتم باهاش کلی حرف زدم ببینم آخه دردش چیه تو این سنو سال ناراحته؟ بهش گفتم آخه نانا چلا اینهمه نلاحنی آخه مگه چی شده؟ گفت خالههههههههههههههههههه گفتم جان خالهههههههههههههههههههههههههه دوباره گفت...
-
:)
شنبه 24 تیر‌ماه سال 1391 23:38
اوه اوه اون نی نیه بود تهدید میکرد میگفت امشب زن میخواد رفته کت وشلوار پوشیده منتظره یه دخمل خوب سراغ ندارید بدیم بهش بره؟
-
فقط با یک چوب دستی!
شنبه 24 تیر‌ماه سال 1391 23:26
بله هنرمند که باشی با دست خالیم یک هنرمندی! حالا اگه من بودم چیکار میکردم؟ حرف شهیدی فر تو پارک علتو میزدم! میشه؟اصن داریم؟
-
خواست زنان...
شنبه 24 تیر‌ماه سال 1391 22:37
روزی روزگاری پادشاه جوانی به نام آرتور بود که پادشاه سرزمین همسایه اش او را دستگیر و زندانی کرد. پادشاه می توانست آرتور را بکشد اما تحت تاثیر جوانی آرتور و افکار و عقایدش قرار گرفت. از این رو، پادشاه برای آزادی وی شرطی گذاشت که می بایست به سؤال بسیار مشکلی پاسخ دهد. آرتور یک سال زمان داشت تا جواب آن سوال را بیابد....
-
نسل جدید!
شنبه 24 تیر‌ماه سال 1391 22:28
دیشب مهمون داشتیم تعریف میکردن چند هفته پیش رفته بودن عروسی دامادمتولد 70 عروس خانوم متولد 73 اینجاست که میگن به پای هم جوون بمونین مــــــــــــــــــــــــادر! حالا این نی نیه ماهم اینو شنیده ببینید چی میگه! من امشب زن میخوام، فهمیدین؟ همین امشب
-
حنجره یا گیتاربرقی؟!
دوشنبه 12 تیر‌ماه سال 1391 19:16
از این دست کلیپایی که با دهن آهنگ میزنن یه چندتایی دارم که به مرور براتون میزارم ولی این یکی یه چیز دیگس دعوتتون میکنم به تماشای این کلیپ حیرت انگیز شما رو نمیدونم ولی من خودم از اون قسمتش که با گیتاریست دوئل میزاره خوشم میاد دانلود
-
خلاقیت ...
دوشنبه 12 تیر‌ماه سال 1391 18:48
میخوام
-
زندگی زیباست
پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1391 16:55
زندگی زندگی زیباست زشتی‌های آن تقصیر ماست، در مسیرش هرچه نازیباست آن تدبیر ماست! زندگی آب روانی است روان می‌گذرد... آنچه تقدیر من و توست همان می‌گذرد ای که می پرسی نشــان عــشـق چیــست؟ عـــشق چیزی جــز ظــــهور مـهر نیست! عـــشق یـــعنی مهــر بـی چــــون و چـرا عـــشق یـــعنی کــــوشــش بـــی ادعــا عـــشق یـــعنی...
-
راز...
چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1391 16:15
راز راه رفتن است راز رودخانه پل راز آسمان ستاره است راز خاک گل راز اشک چکیدن است راز بال ها پریدن است راز صبح آفتاب رازهای واقعی رازهای برملاست مثل روز روشن است راز این جهان خداست ... از عرفان نظر آهاری کتاب چای با طعم خدا
-
...
جمعه 2 تیر‌ماه سال 1391 21:46
زمستان 90 طرح از خودم نیست
-
...
جمعه 2 تیر‌ماه سال 1391 21:45
زمستان 90 طرح از خودم نیست
-
...
جمعه 2 تیر‌ماه سال 1391 21:42
تابستان84
-
...
جمعه 2 تیر‌ماه سال 1391 21:42
تابستان 84 اون موقع که این طرح رو از یک عکس کشیدم نمیدونستم اینجا بندر انزلیه ولی شما بدونید اینجا بندر انزلیه
-
...
جمعه 2 تیر‌ماه سال 1391 21:38
تابستان 84
-
...
جمعه 2 تیر‌ماه سال 1391 21:38
تابستان 84
-
...
جمعه 2 تیر‌ماه سال 1391 21:37
تابستان 84
-
...
جمعه 2 تیر‌ماه سال 1391 21:37
تابستان 84
-
...
جمعه 2 تیر‌ماه سال 1391 21:37
تابستان 84
-
...
جمعه 2 تیر‌ماه سال 1391 21:36
تابستان 84
-
...
جمعه 2 تیر‌ماه سال 1391 21:36
تابستان ۸۴
-
دفتر نقاشی
جمعه 2 تیر‌ماه سال 1391 21:31
الان که میخوام دفتر نقاشیمو بذارم توی یخدون دارم به این فکر میکنم که اگه هفت سال پیش که اینا رو کشیدم یه استاد خوب سر راهم قرار میگرفت و ادامه میدادم الان دیگه باید دعوتتون میکردم گالری نقاشیام استاد تو زندگی خیلی مهمه خیلی، تا این حد بگم که میتونن سرنوشت شاگرداشونو عوض کنن یه توضیحیم که باید بدم اینه که به هیچ عنوان...
-
مقصد
چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1391 18:39
فقیر به دنبال شادی ثروتمند و ثروتمند به دنبال آرامش فقیر کودک به دنبال آزادی بزرگتر و بزرگتر به دنبال سادگی کودک پیر به دنبال قدرت و نشاط جوان و جوان در پی تجربه سالمند است آنانکه رفتند در آرزوی بازگشتن و آنان که مانده اند در رویای رفتن خداوندا کدامین پل در کجا شکسته است؟؟؟؟؟؟ که هیچکس به مقصد نمیرسد دکتر علی شریعتی
-
اگه گفتین!
چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1391 17:58
اگه گفتین این دو تا خانوم کین چهره شناسیتون عالیه! نشناختید؟ . . . . . . . . . . یه راهنمایی خواهرن . . . . . . . . . . یه راهمایی دیگه غریب هم هستن . . . . . بله خودشونن خواهران غریب . . . عکس العمل شما بعد از حل معما
-
کتاب قانون
چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1391 16:59
مرا مفریبید که او نصرانی بود و اینک زنار گشوده که او هرچه خواست کرد از سر عشق دخترت راهله کرد چه کسی میداند که او ایمان به زبان دارد یا به دل آری نمیدانیم دور نیست آن زمان که ماهمه کافر بودیم و چون به اسلام در آمدیم کسی این تهمت به ما نبست که اینک تو مسلمان به او میبندی آی اهل قبیله ملامتم نکنید ما 60 ساله مسلمانیم...