۱۲/۱۳/۱۴/۱۵/۱۶بدر
آخرین باری که ۱۳ بدر رفتیم بیرون رو یادم نمیاد
ولی ۱۳ بدر رایی که تو بچگی میرفتیمو به خوبی یادمه
مخصوصا تابایی که پدر گرام برامون میبست
همینطور هی نرفتیم نرفتیم نرفتیم
تا امسال
که کجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا رفتیم
اصلا تو مخیلمم نمیگنجید که یه روز همچین جایی ۱۳ رو بدر کنم
بریم ببینیم کجا بوده اینجـــــــــــــــــــــــــــا
سفره هفت سین۱۳۹۲
ساعت ۱۴و ۳۱دقیقه و ۵۶ ثانیه روز چهارشنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۱
نهنگ رو دادیم به خاتون...خاتون به ما مار داد
یه روز خوب برفی
دیروز از خواب که پاشدم دیدم برف میاد
اونم چه بــــــــــرفی
بیرون ســــــــــــــــــــــرد، ســــــــــــــــرد
تو خونه گـــــــــــــــــــرم، گــــــــــــــــرم
مادر گرام پرده های پذیرایی رو کنده بودن و چقد راحت میشد منظره برفی رو نگاه کرد
یه جورایی آدمو حالی به حالی میکرد یه جور که ناخودآگاه این شعرو زمزمه کردم
آسمون بغضشو خالی میکنه آدمو حالی به حالی میکنه
برف ندیده ایم دیگه چکار میشه کرد
بعد اینکه یکم تو خونه دور دور کردم به کسی نگیدا
مونده بودم چه سه نقطه ای بگیرم سرم برای آزمون فردا
که فقط بعضی درساشو خونده بودم
که رفتم سراغ تلفن
زنگ زدم به موسسه گفتم خانوم ما فردا آزمون داریم نمیخواید کارت مارو بدید
یه دفعه گفت مگه سایتو ندیدی؟
گفتم نهههههههههههههههه
گفت:تاریخ آزمونا عوض شده
آقا ما رو میگید
تلفنو قطع کردیم نمیدونستیم از خوشحالی چکار کنیم
همین دیروز پریروزا بود تو خلوت خودمو خودش میگفتم
آخ چی میشد این آزمونه کنسل میشد یعنی چیییییی میشدا
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای خدا دمت گرم که انقدر باحالی
حالا باحالی خدا جای خود
ولی یکی نیست بگه نونت نبود آبت نبود کنکوری شدنت چی بود
ولی یاد موقع هایی افتادم که اخبار میگفت:
در اثر بارش برف کلیه مدارس تهران تعطیل میباشد
فقط دراین صورته که یه روز برفی تبدیل میشه به یه روز خوب برفی
از تهران به کربلا
نشسته بودیم طبق معمول اخبار ساعت 12 بامداد هم برای خودش خبرها را میگفت
که این خبر رو داد که ضریح امام حسین (ع) به میدان امام حسین نمیرود و در حرم امام تا شامگاه چهارشنبه خواهد ماند
حرف های مابین اخبار هرچه بود ناتمام ماند و حرف حرف ضریح شد
که ماهم فردا برویم و از این حرفها
چند دقیقه ای که گذشت
گفتیم الان بریم که بهترست و خیابانها خلوت است و کسی نیست و ...
کم کم موضوع جدی شد ودر کمال ناباوری عزم را جزم کردیم و ساعت 1.24بامداد
به سمت حرم در حرکت بویم
خیابان ها خلوت بود و مسیر 2ساعته همیشگی 20 دقیقه ای طی شد و ما در راه
خوشحال که هاهاها چقدر زرنگیم ما
ساعت 1:45 پارکینگ حرم
غافلگیری توسط جمعی از مردم همیشه در صحنه
ساعت 2.10 بامداد حرم امام خمینی ضریح امام حسین
جای همگی خالی بود
باوجود حرکت ناباورانه ای که انجام دادیم ولی باز هم به دلیل جمعیت
نمیشد ضریح رو زیارت کرد البته مثل همیشه وضعیت در قسمت خانوم ها اینگونه بود 
و آقایون داشتن به طرز زیبایی سینه زنی و زیارت میکردن و من یکبار دیگر حسرت خوردم
تاکنار ضریح زیارت عاشورایی خوندیم (خب حالا ناراحت نباشید به یاد شما هم بودم وبه نیابت همتون (بچه های وبلاگ کوچه پشتی* وبچه های یخدون وهمه جوونا) سلام زیارت رو یبار دیگه خوندم که خدا خودش قبول کنه)
یکم خلوت شد و بالاخره دست ماهم به ضریح رسید
وتنها چیزی که همراهم بود( زیارت عاشورا )رو باهاش متبرک کردم به این امید که انشاا.. آقا
دعوتمون کنه کربلا باهمین زیارت عاشورا بهشون سلام بدیم و یکبارم اونجا متبرکش کنم
ساعت نمیدونم چند بود اومدیم خونه فکر کنم چهار بود همه خوابیدن ولی من نشستم پا سیستم شروع کردم به نوشتن ولی دیدم مغزه نمیکشه ساعت4.55بود ..................
وخوابیدم
*:بچه های کوچه پشتی=...
بچه های کوچه پشتی ای که یخدونو میخونن سلامشونو دوتا حساب کنن چون دوبار تولیست بودن 
اینه دیگه مدیر باید هوای بچه های وبلاگ رو داشته باشه یانه
از این حرفا که بگذریم بریم عکسا رو ببینیم