یخدون
یخدون

یخدون

روزای تلخ

روز دوشنبه یکی از تلخترین روزای عمر من وخانواده و اقوام بود 

رفتن یکی دیگه از پسرداییام اونم تو تنهایی و غریبانه تو خونش تلنگری شد برامون که چقدر هممون مشغول زندگیای خودمونیم

چقدر حواسمون به هم نیست 

چقدر هوای همو نداریم

چقدر تنهایی میتونه بد باشه

و چقدر تنهایی میتونه بد باشه ...

پسردایی که ازش حرف میزنم برادر همون پسرداییم هست که فوت شد 

با سن پنجاهو خرده ای مجرد بود و بعد از فوت برادر تو خونه مجردیش دربستر بیماری افتاد، بماندکه این مدت کوتاه  رو چطوری طی کرداما بیماریش دلیل مرگش نشد و علت فوت رو بی کس بودن نوشتن (در اثر خونریزی معده و به موقع نرسیدن به بیمارستان)


ببخشیداز اینکه با این پست شماروهم تو روزای تلخ زندگیم شریک  کردم ولی گفتم تاقدر لحظه هاتونو ، قدر داشتن نعمتایی مثل سلامتی( با به فکر بودن برای سلامت موندن، باجدی گرفتن بیماریهای کوچیک)،قدرپدرومادر که متاسفانه همیشگی نیستن، قدربرادرخوب ،قدرخواهرخوب ،قدر همسر خوب ، قدرفامیل خوب داشتن ،

خلاصه قدر کسی که نمیذاره" تنهایی" روزای سخت زندگی رو طی کنیدرو بدونید 




نظرات 1 + ارسال نظر
p.t پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 16:50

ای وای ...
تسلیت میگم ...
خدا رحمتشون کنه ...
انشاءالله غم آخرتون باشه

روزگارست دیگر...
خیلی ممنون پی تی جونم خدارفتگان شمارو هم بیامرزه و قرین رحمت کنه
وعزیزانتونو براتون حفظ کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد