یخدون
یخدون

یخدون

یاحسین

عزاداری هاتون قبول درگاه حق
خیلی خیلی التماس دعا


نظرات 11 + ارسال نظر
p.t پنج‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 23:22 http://http://ghayeghema.blogsky.com

سلام
التماس دعا...

سلام
محتاجیم به دعا...

گلنوش چهارشنبه 29 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 18:51

سلام
دیره
ولی همیشه التماس دعا داریم
کجایی حدیث هی میایم نیستی حسابی مشغول درسا شدیاااااااااااااا
موفق باشی

سلام گلنوشی
کجاش دیره
التماس دعا رو هروقت از آب بگیری تازس
به یادتون بودم و هستم
ومحتاجیم به دعاهاتون
هــــــــــــــــــی روزگار دیدی یبارم ریس بالیموزینش اومده ما نبودیم
درس؟
اصن چی هست اینی که میگی؟
یه د یه ر یه س
ممنون شما بیشتر

سوگلی پنج‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 12:33

خانوم عزیز بسه دیگه مرخصی.پا شو بیا وبلاگت داره خاک میخوره

هان حسودیت میشه تو این گرونی وبلاگم داره خاک میخوره
فکر کردی نمیدونم وبلاگ خودتم خاک میخورد
به زور خاکو از دستش گرفتی
بعدم من کلا آدم خاکی ای هستم وبلاگمم باید یکم خاکی باشه
چطوری رفیق قوی شدی ؟

ریحانه پنج‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 22:39

سلام حدیث خوبی؟؟؟؟
خبری از پست جدید نیست کجاییییییییییی

سلام ته تغاری یکدونه دوردونه
خوب برزخیم میدونی خوب برزخی چیه؟
بله تو برزخ اینترنت هست ولی پست نیست

گلنوش چهارشنبه 27 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:34

حدیییییییییییییییییییییییییث کجایی تو؟
یه خبری یه چیزی!!

گلنووووووووووووووووووووووووش والا اگه تو فهمیدی من کجام
به منم بگو
اما یه خبری یه چیزی رو خوب اومدی
چشم یه خبری چیزی رو پست میکنم

ریحانه پنج‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 00:06 http://manozendegi9.blogfa.com/

نیستی حدیث...

یاع ابلفضل !
اون سه نقطه
اون نگاه
یعنی اینکه قراره من بی سر بشم؟
هستم
نشون به اون نشون که دلت گرفته

سوگلی شنبه 30 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 15:51

به بههههه چشممان به جمالتان روشن شدددددددد
قوی کجا بود خااانوم.هنوز سه ساعت از نوشتن پست نگذشته بود که یهو تب و لرز و سرفه در حد سیاه سرفه و سرگیجه و کلی مرض دیگه اومد سراغم.من اگه میدونستم اینقد کائنات حواسشون به دهن من هست که چه در و گوهری ازش خارج میشه یه طرحی نقشه ای میکشیدم که یه دستی بزنم بهشون.
در ادامه باید یادآوری کنم که آیا میدانید دل م برای شما تنگ شده است؟


بعد چهل و اندی روز دیگه باید قوی شده باشی
ایشاا.. که همیشه خوب و سلامت باشی
در ادامه باید بگم دل ما بیشتر تر تنگیده لپ گلی
حالا علی الحساب یه پست گذاشتم بخون
کادوتم قشنگ آماده کن تا خاله بیاد
باچه

سوگلی شنبه 30 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 15:53

هیچ میدانستی غیبتت به 40 میرسد؟

بابا خبر نداری چهلم رد کرد ماه ربیعتم مبارک

سوگلی یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1392 ساعت 20:24 http://sev-goli.blogsky.com/

نعخیررررر مثل اینکه باس با کمربند بیام

یادت رفته بود خیسش کنی اصلنم درد نداشت

ریحانه چهارشنبه 11 دی‌ماه سال 1392 ساعت 04:31 http://manozendegi9.blogfa.com/

حدیثثثثثثثثثثثث
بابا یه پست بزار دلمون تنگید براتتتت

ای وااااااااااااااااااااااااااااای
چه کنم با دل ته تغاری
این کامنت تمشک طلایی میخواد
دل ته تغاری برای حدیث خشن مهربون تنگ بشه
اصن داریم؟
این شکلکه هم که زدی انرژی ای داد بهم که نگو

نگاه جمعه 13 دی‌ماه سال 1392 ساعت 23:09

سلام
داشتم ازینجا رد میشدم گفتم بیام یه سلام و عرض ادبی بنمایم
خب ما ارظ عدب کردیم
دیگه عرضی ندارم
خوشحال شدم

به سلام
سلام و ادب خانوم وکیل رو باید رو چشم گذاشت
ارظ و عدب که دیگه نگووووووووووووووو
قشنگ معلومه داشتی درس میخوندی
ما بیشتر خوشحال شدیم
ایشاا.. که همیشه موفق تر باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد