یخدون
یخدون

یخدون

یه روز به یاد ماندنی

اون دوست دبیرستانمویادتونه که تو پست هفت سین گفتم زنگ زد بهم و گفت که نی نی داره و شهریور نی نیش بدنیا میاد ؟

چندروزپیشا زنگ زدم بهش و گفت که چندان روبه راه نیست 

چندروزی باهاش درتماس بودمو و جویای حالش تا اینکه امروز گوشیم زنگ خورد 

 تا اسمشو دیدم نگران شدم سریع جواب دادم 

بعد میدونید چی شد 

با دیالوگای مخصوص خودش بهم گفت حدیییییییییث  دیشب بچم بدنیا اومد (هفت ماهه) 

آغاااااااااااااا مارو میگی مگه باورمون میشد یعنی آخر سورپرایز بود زنگ زدنش خیلی خوشحالم تو اون لحظه به یادم بود و بهم زنگ زد (اشک شوق)  

خداروشکر حال خودشو بچه  خوب بود طوری که تو دستگاهم نذاشته بودنش ودیالوگای خوبی بینمون ردو بدل شد و 

اینطوری شد که  امروزشد یه روز به یاد ماندنی که هیچ وقت فراموش نمیشه 


نظرات 4 + ارسال نظر
گلنوش چهارشنبه 31 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 12:00

.

آغا دو تا نقطه کم گذاشتی
اگه سه تا بود میفهمیدم چیه
الکی مثلا
تو این روزیه اتفاق خوب افتاد وقت نشد بنویسمش پست رو زدم تاریخش بخوره تا بیام بنویسمش

بلورین جمعه 2 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 02:35 http://boloorin.blogsky.com

خداروشکر که سالمن

واقعا خداروشکر
خیلییییییی ممنووون

مهدخت جمعه 2 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 03:05 http://mahdokhti.blog.ir

آخی عزیزم،انشالله که قدمش خیر باشه واسه خانوادش،منم دقیقا دوستم قرار بود ماه دیگه زایمان کنه ولی تیر زایمان کرد و خداروشکر بچشم نرفت تو دستگاه و منم مثل تو سورپرایز شدم از به دنیا اومدنش

خیلییی ممنوووون
اع پس شماهم از سورپرایزشدگان بودید
خیلی هم خوب خیلی هم عالی
ان شاا.. همه مادر پدرا و بچه هارو خداحفظ کن
ممنون از نظرتون

مهندس جنین جمعه 2 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 06:26 http://jenin.blogsky.com

امیدوارم همیشه شاد باشی

ممنون
همچنین شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد